تشنه ترین غنچه ها - تولیدات ویژه - نمایش محتوا
تشنه ترین غنچه ها
تشنه ترین غنچه ها
گفت محمد که ز دشت بلا
بیسر آیند حسین مرا
ای لب تو تشنهترین غنچهها
کرده غمت با دل خونم چهها
دل خوشی و عشق نگردند جمع
شاهد من آتش و اشک است و شمع
طوطی اگر در قفس آئینه داشت
چلچلة ما غم دیرینه داشت
غصه حریف دل مشتاق نیسته
هرکه کند شکوه ز عشاق نیست