ماجراهای نوید و نگار: این قستم راز صندوقچه... نوید و نگار تازه به سن شش سالگی رفتند و اولین روز رفتن به پیش دبستانی مادرشون برای بیدار کردن آنها وارد اتاق میشه و میبینه که نگار زودتر از خواب بیدار شده و ساعت نوید را دستکاری کرده بود که نتونه زودتر از اون بیدار بشه و نید هم میره پیش پدرش و به اون میگه و برای خوردن صبحانه و رفتن به پیش دبستانی آماده میشن و اولش با اسباب بازی هاشون میخواستن به پیش دبستانی برن ولی مادرشون این اجازه را به اونها نداد و اونا هم قبول کردن که بدون اسباب بازی برن و در این مسیر ماجراهایی پیش اومد...